۱۳۸۹ بهمن ۱۷, یکشنبه

نهیب

به خودم می گویم کاری که داری از الان آخرش و ان قله اش را می بینی و می دانی پیشرفت خاصی در

ان نداری و نهایتش می شود سرپرستی یک گروه با کلی مسئولیت , چرا دلخوش شوی به آن؟ جدای از آن از ماهیتش هم خوشت نمی آید. تا آخر عمر می خواهی خودت را عذاب دهی. نه زمانی می گذارد برای خودت و خانواده و نه انرژی. دائم توی این جاده ها باید عمرت را بدهی. نمی شود بشینی و یک فکر بهتر کنی برای خودت. خودت هم خوب می دانی با روحیه ات این تیپ کار سازگار نیست و فعلا برای همان انگیزه های مالی فقط داری تحملش می کنی. بهتر نیست خود را راحت کنی و بروی دنبال راهی که خودت هم کمی لذت ببری؟ تصمیم با خودت است. چند وقت دیگر حسرتش را می خوری و می گویی چرا زودتر به فکر نیافتادم.

0 نظرات:

ارسال یک نظر